همه چی

پسری باخانوادش دعواش شد و از خانه زد بیرون و رفت خونه یکی از دوستاش یک ماه موند بعد از یک ماه دختری را سرکوچه میبیند و بهش تیکه میندازد یکی از دوستاش میگه میدونی این کی بود ؟!!!!!!!! میگه نه!! میگه این خواهر همون رفیقت بود که تو یه ماه خونشون بودی . عذاب وجدان میگیره میره خونه رفیقش . رفیقش داشت مشروب میخورد به رفیقیش میگه ببخشید من سر کوچه به دختری تیکه انداختم ولی نمی دونستم خواهرتو بود ! دوستش پیکشو میبره بالا میگه به سلامتی رفیقی که یه ماه خونمون خورد ,خوابید ولی خواهرمو نشناخت!!

+نوشته شده در دو شنبهبرچسب:,ساعت13:27توسط نیما | |

اینایی که تو خیابون راه میرن و یهو با خودشون میخندن...
آدمایی ان که با خاطره هاشون زنده ان ...

دیــوونــه نـیـستــن، فـقــط یــکـم خـستـه ان . . .

+نوشته شده در پنج شنبهبرچسب:,ساعت21:32توسط نیما | |

حمله غافلگیرانه کودک...به دشمن ....!!!!!
.
.
.
.

+نوشته شده در پنج شنبهبرچسب:,ساعت21:31توسط نیما | |

اگر کسی زد تو گوشت ...با کمال آرامش اون یکی گوشتم در اختیارش بزار ...
.
.
.
.
اگر تو اونم زد بدون که آدم بیشعوریه ....آنچنان بزن تو گوشش که سه دور دور خودش بچرخه ....از فحش هم غافل نشید

+نوشته شده در پنج شنبهبرچسب:,ساعت21:31توسط نیما | |

آدما گاهی لازمه چند وقت کرکره شونو بکشن پایین ،

یه پارچه سیاه بزنن درش و بنویسن :

کســـــی نـمــــرده ؛ فـقــــط دلــــم گـــرفتــــه . . .

+نوشته شده در پنج شنبهبرچسب:,ساعت21:30توسط نیما | |

از همان ابتدا دروغ گفتند!

مگر نگفتند که "من" و "تو" ، "ما" می شویم؟

پس چرا حالا "من" این قدر تنهاست

از کی "تو" اینقدر سنگ دل شد؟

اصلا این "او" را که بازی داد؟

که آمد و "تو" را با خود برد و شدید "ما"!

می بینی

قصه ی عشقمان

فاتحه ی دستور زبان را خوانده است ...

بـــ ــــ ـــرو به درکــــ هرزه ، دیـــگه .....

+نوشته شده در پنج شنبهبرچسب:,ساعت13:58توسط نیما | |

زنگ زدم به دوست دخترم كه فردا با هم بریم خرید...

یهو یادم اومد كه عــــــــــــه!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
من كه دوست دختر ندارم..

هیچی دیگه زنگ زدم كنسلش كردم

 

+نوشته شده در دو شنبهبرچسب:,ساعت1:29توسط نیما | |

اﻣﺮﻭﺯ ﺻﺒﺢ ﺁﻟﺘﻢ ﺍﺯ ﺟﺎ ﮐﻨﺪﻩ ﺷﺪ ...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

ﺷﺎﻧﺲ ﺁﻭﺭﺩﻡ ﮐﯿﺒﻮﺭﺩﻡ ﯾﻪ ﺁﻟﺖ ﺩﯾﮕﻪ ﺩﺍﺭﻩ !!!




منحرفین بغرعان !!!

+نوشته شده در دو شنبهبرچسب:,ساعت1:25توسط نیما | |

باید ببینمت !

چرا که روی نوار قلبی ام

پیوسته نام تو بود

و پزشک نیز بر آخرین نسخه ام . . .

تو را تجویز کرده است ! ! !



بیا ، تا دیر نشده . . .

+نوشته شده در جمعهبرچسب:,ساعت22:12توسط نیما | |

اصرار نکن . قهرم باهات

+نوشته شده در جمعهبرچسب:,ساعت22:10توسط نیما | |

هیچــــــــــی دیگه!
فقط خواستم یادآوری کنم ، روزِ مرد نزدیکه ..! D:

+نوشته شده در جمعهبرچسب:,ساعت22:10توسط نیما | |

تـو را از خـاطــرهـ هــا پــاکـــ نـمـیـکـنـم ؛

مـیـگــذارم بـمــانــد ...

تــا یــادم بــاشـد

چـهـ طـعــم تـلـخـی دارد

/"دروغ"/

کـهـ مـیـتـوانـد حـتـی

شـ ـیـریـنـی /"عـشـ ـق"/ و /"اعـتـمــاد"/ را

زهــرمـــار کــنــد !

+نوشته شده در جمعهبرچسب:,ساعت22:9توسط نیما | |

تمام خاطرات خوب و بد را خط خطی کردم
تصمیم داشتم از اول شروع کنم
اما نمیدانستم، نمیتوانم مثل یک نوزاد باشم
و خیلی رفتارها و حرفها را نفهمم
فهمیدم هر چقدر هم خاطراتم را خط بزنم، باز از گوشه ی ذهنم به بیرون می آیند ...
و من باز هم خسته تر از دیروزم ...

سلامتی خاطره ها که هیچ وقت از ذهن ادم دور نمیشن

+نوشته شده در جمعهبرچسب:,ساعت22:7توسط نیما | |

کنــارت هستند...
تا کـــی؟
تا وقتـــی که به تو احتــیاج دارند.
از پیشــت میروند یک روز...
کدام روز؟
... ... ...وقتی کســی جایت آمد.
دوستــت دارند. تا چه موقع؟ تا موقعی که.......
کسی دیگر را برای دوســت داشـتن پیــدا کنـند....
میگویــند عاشــقت هســتند برای همیشه...
نه...... فقط تا وقتی که نوبت بــــــازی با تو تمام بشود...
و این است بازیه
باهــم بودن

+نوشته شده در پنج شنبهبرچسب:,ساعت14:13توسط نیما | |

از نظر یك زن"
بی عیب ترین مرد دنیا پدرشه,
زن ذلیل ترین مرد دنیا برادرشه,
خوش تیپ ترین مرد دنیا پسرشه,
مظلوم ترین مرد دنیا پدر شوهرشه,
خوشبخت ترین مرد دنیا شوهر خواهرشه,
قدر نشناس ترین مرد دنیا دامادشه
وبد ترین,
بی ریخت ترین,
بی عاطفه ترین
و
بداخلاق ترین مرد دنیا ,
شوهرشه!

روز این موجودات متنوع از حالا مبارك
;-)

+نوشته شده در پنج شنبهبرچسب:,ساعت12:51توسط نیما | |

بی صبرانه در انتظار نزول شوهر !!!!!!!!!!

چرا باید همچی بشه آخه ؟

نه شما بگین آخه چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

=))

+نوشته شده در چهار شنبهبرچسب:,ساعت14:7توسط نیما | |

هنوز هستند پسرانی که بوی مردانگی می دهند،
در دستانشان عزت یک مرد،یک مرد،واقعی لمس می شود
می شود روی حرف و قول هایشان حساب کرد ...
هنوز هم هستند دخترانی كه تنشان بوی محبت خالص می دهد ...
لمس نشده اند آری ، هنوز هم هستند !
نادرند!كمیاب اند!پاك اند!
هنوز آدم هایی از جنس فرشته پیدا می شود/
هستند! نادرند! كمیاب اند! اما هستند ...

+نوشته شده در چهار شنبهبرچسب:,ساعت13:53توسط نیما | |

20 نفر واست سالاد فصل سلطنتی درست میکنند...

لب نمیزنی...

ولی دوست داری تره ای رو بخوری که "اون" هیچوقت واست خرد نمیکنه!!

+نوشته شده در چهار شنبهبرچسب:,ساعت13:50توسط نیما | |

+نوشته شده در چهار شنبهبرچسب:,ساعت13:47توسط نیما | |

ایــــن روزهــــا
ایــــنــــقــــدر هــــوســــــ هــــااای
عـــجـــیـــبـــــــ عـــاشــــقـــانـــه
مـــیـــکــــنــــمــــ کـــــه تــــصــــمـــیـــمـــ گــــرفـــتــــه امــ
کـــــتــــابــــی بــــنـــویــــســـمـــ بــــه نــــام
هـــ ــــ وســـ ــــ هــــ ـــ ا یـــ بـــی بـــهــــانــــه

دلــــم بــــاز هــــوســـ کــــرد...

+نوشته شده در چهار شنبهبرچسب:,ساعت13:36توسط نیما | |

بخدا

چه اشتباه بزرگیست!!!!!!!!!!!!!



تلخ کردن زندگیمان..



برای کسی که در دوری ما



شیرین ترین لحظات را سپری میکند!!

+نوشته شده در چهار شنبهبرچسب:,ساعت13:35توسط نیما | |

بمیــــرم الهی واست مرد..
بــــغض داره خفم میکنه..
دوست دارم زمین و زمانو فحش بدم..
دوسـت دارم چشامو ببندمو دیگه باز نکنم..
دوسـت دارم نبــاشــــــم..
دوســت دارم نبـــینم...
اون پدری رو که جلوی بچه اش سرش پایینه...


+نوشته شده در سه شنبهبرچسب:,ساعت22:44توسط نیما | |

من خیلـﮯ وقتـﮧ کارت قرمزمو گرفتم

فقط دارم آروم آروم زمین و ترک مـﮯکنم

واسـﮧ وقت کُشـﮯ...

<<مخاطب خیلی خاص>>
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

+نوشته شده در شنبهبرچسب:,ساعت19:22توسط نیما | |

مشکل از تو نبود

از من بود

با کسی حرف میزدم

که سمعک‌هایش را

پیش دیگری جا گذاشته بود . . .

+نوشته شده در شنبهبرچسب:,ساعت19:20توسط نیما | |

میخ میکوبی به فولاد رفیق ...
یادم هست روزهای دلتنگی ات سیگار به سیگار محو دختری بود که برایش خودت را تا ته سیگار میسوزاندی؟
چه شد برادر دیدی گفتم به پفک بیشتر از سیصد تومان پول نده ...
توهم میزند که شاید پروتئین دارد و برای بدن مفید ...
با این همه دستت را باز نگه دار ..
پروانه ات خواست ... بنشیند ... خواست , نه ...

+نوشته شده در شنبهبرچسب:,ساعت19:20توسط نیما | |

بعضـــی حــرفـــــارو نمیشـــــه گفتــــــــ

بـــایــــــد خـــــورد!

ولــــی بعضـــی حـرفــــــارو

نــه میشــه گفتــــــ ، نــه میشــه خـورد!

میمـــونــــه ســــــر دل!

میشــــــــه دلتنگـــــــی ...

میشــــــــه بغـــــــــــض ...

میشــــــــه سکـوتــــــــ ...

میشــــــــه همـــــون وقتــی کــــه

خــودتـــــم نمـیدونــی چـــــه مـرگتـــــه!!

+نوشته شده در شنبهبرچسب:,ساعت19:18توسط نیما | |

خـُدایـآ ...

جـایِ سوره اے به نـام " عــِشق " در قرآنت خالے است ...

کـہ اینگونه آغاز شَود :

و قــَسم به روزے كه قــَلبت را میشكنند و جز خـُدایت مَرهمے نخواهے یافت ... !‌


+نوشته شده در شنبهبرچسب:,ساعت19:15توسط نیما | |

خواستیم ؛

ولی نشد !

مهم نیست ...

حالا ؛

هیچ کدام پشیمان نیستیم !

نه من از عاشقی

نه تو از خیانت !

+نوشته شده در شنبهبرچسب:,ساعت19:14توسط نیما | |

قانون تو تنهایی من است و تنهایی من قانون عشق
عشق ارمغان دلدادگیست و این سرنوشت سادگیست.
چه قانون عجیبی! چه ارمغان نجیبی و چه سرنوشت تلخ و غریبی!
که هر بار ستاره های زندگیت را با دستهای خود راهی آسمان پر ستاره کنی
و خود در تنهایی و سکوت با چشمهای خیس از غرور پیوند ستاره ها را به نظاره نشینی
و خاموش و بی صدا به شادی ستاره های از تو گشته جدا دل خوش کنی
و باز هم تو بمانی و تنهایی و دوری…

+نوشته شده در شنبهبرچسب:,ساعت19:6توسط نیما | |

+نوشته شده در جمعهبرچسب:,ساعت12:26توسط نیما | |

نه اسمش عشق است...

نه علاقه...

نه عادت...!

حماقت محض است...

دلتنگ کسی باشی...

که دلش با تو نیست...!!!

+نوشته شده در جمعهبرچسب:,ساعت8:26توسط نیما | |

تو 1 لحظه میشه 1 نفر رو خورد کرد…تو 1 دقیقه میشه 1 نفر رو دوست داشت..تو 1 روز میشه عاشق شد ولی 1 عمر طول میکشه یه نفر رو فراموش کرد………..

+نوشته شده در پنج شنبهبرچسب:,ساعت16:33توسط نیما | |

چه رسم جالبی است،
محبتت را میگذارند پای احتیاجت،
صداقتت را میگذارند پای سادگیت،
سکوتت را میگذارند پای نفهمیت،
نگرانیت را میگذارند پای تنهاییت،
... ... و وفاداریت را پای بی کسیت،
و آنقدر تکرار میکنند که خودت
باورت میشود که تن هایی و بیکس و محتاج....!!!

+نوشته شده در پنج شنبهبرچسب:,ساعت14:30توسط نیما | |

دخترک رفت ولی زیر لب این را میگفت :

” او یقینا پی معشوق خودش می اید “

پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود :

” مطمئنا که پشیمان شده برمیگردد “

عشق قربانی مظلوم ” غرور ” است هنوز . . .

+نوشته شده در پنج شنبهبرچسب:,ساعت14:29توسط نیما | |

بعضـــــــــ ی وقــــت ها
یـکی طوری میسوزونتت کــــــ ه
هزار نــــــفر نمیتونن خامـــــوشت کنن .
.... ... .........
بعضی وقـــــــت هــ ـا
یکی طوری خاموشت میــکـنـــــــ ه که
هزار نفر نمیتونن روشنتــــــــ كنـــ ـ ــن. . .

+نوشته شده در پنج شنبهبرچسب:,ساعت14:21توسط نیما | |